دسته : -علوم انسانی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 365 KB
تعداد صفحات : 99
بازدیدها : 343
برچسبها : خودپنداره نوجوانان
مبلغ : 8000 تومان
خرید این فایلمقدمه
از زمانیکه انسان پا به عرصه وجود گذاشت ، تنوع در رفتار ، افکار ، احساسات و نگرشهای او چیزی بود که همواره جلب توجه کرده است . تنوع در ویژگی های شخصیتی موجب گردیده است که هر یک از افراد بشر شخصیت منحصر به فردی داشته باشند حتی در بین دوقلوهای همزاد که ظاهرا شبیه به هم هستند ، این تفاوت و افتراق در ویژگی های شخصیتی آنها کاملاً آشکار است از آنجائی که دوران نوجوانی یکی از مهمترین مراحل زندگی بشری است با این وجود، مرحله ای پر کشمکش و گاه دشواری در زندگی است چرا چنین است؟ اولین و آشکار ترین پاسخ این است که نوجوانی و بخصوص سالهای اول نوجوانی قبل از هر چیز ، دوران تغییرات جسمانی ، روانی و شناختی و نیز تغییر در الزامات اجتماعی است این نا عادلانه است که درست زمانی که نوجوان با سرعت بی سابقه ای بلوغ جسمانی را می گذراند ، اجتماع از او می خواهد مستقل باشد، روابطش را با همسالان و بزرگسالان تغییر دهد و سازگاری جنسی و آمادگی شغلی داشته باشد. نوجوان علاوه بر کنار آمدن با همه این تغییرات رشدی باید بکوشند تا هویتی برای خود کسب کنند. پاسخی برای این سوال بیابند که من کیستم ؟
مردم غالباً در دوران های تغییرات اجتماعی، شناختی دچار اختلالات روانی و فیزیولوژیکی می شوند که موقتاً تعادل آنان را بر هم می زند. دوران اولیه نوجوانی زمانی برای تغییر سریع و نیز اختلالات روانی و روانی فیزیولوژیکی است که این تغییرات و اختلالات در تعدادی از نوجوانان به درجات مختلفی بروز می کند . این اختلالات ممکن است برای گروهی از نوجوانان نسبتاً کم یا گذرا باشد، در مورد بعضی دیگر ممکن است شدید و درمان آن مشکل باشد و از جمله اضطراب و افسردگی و… و یا داشتن شخصیت ضد اجتماعی و بزهکاری و اعمالی مانند دزدی ، حمله شدید ، تجاوز ، آدمکشی یا استفاده از مواد مخدر و یا نقض مقررات رفت و آمد در اماکن یا اوقات خاص، فرار از مدرسه، تکرار جرم، را پیش از سن مشخصه و یا صفات منقوش در شخصیت وی می باشد .
از رفتارهای سطحی شخصی و عادات مصلحتی او گرفته تا عمیق ترین و درونی ترین ارزشهایی که جهت او در زندگی را مشخص می کند. پس باید دانست چه عواملی باعث می شوند که نوجوانان در آن مرحله بحرانی اعمالی را به طور عمد یا غیر عمد مرتکب شوند. از جمله بزهکاری که پاشیده شدن نظام خانواده، فقرمالی، عدم نظارت صحیح بر رفتارهای نوجوانان، نداشتن وسایل تفریح سالم، پرخاشجویی یکی از والدین و عدم تحمل رفتار آنها بوسیله نوجوانان عواملی هستند که دختران و پسران را به فرار از خانواده، شرکت در باند نوجوانان بزهکار، پناه بردن به اعتیاد، دزدی و یا فحشا وا می دارند.
انگیزه تحقیق
از آنجایی که مطالعات اجتماعی نشان می دهد که بیشترین بزهکاران آسیب دیدگان بهنجار یک جامعهنابهنجارند یعنی افرادی که از نظر روانی، طبیعی و بهنجارند ولی به علت شرایط جامعه نابهنجار دست به بزهکاری می زنند و نیز جمعیت کثیری از افراد کشورمان را نوجوان تشکیل می دهند که آینده سازان جامعه محسوب می گردند.
بنابراین رسیدگی به امور و مسایل آن باید از اولویت خاصی برخوردار باشد. با توجه به اینکه عده کثیری از نوجوانان جامعه که در آیندهنه چندان دور باید از نیروی آنها جهت سازندگی کشور استفاده شود تحت عنوان افراد مجرم و بزهکار در کانونهای اصلاح و تربیت بسر می برند. بنابراین مطالب فوق محقق را بر آن داشت تا بررسی و مقایسه بین ویژگی های شخصیتی نوجوانان بزهکار پسر با نوجوانان عادی انجام دهد تا با شناسایی بهتر ویژگی های شخصیتی این گروه بتوان خدمات راهنمایی مشاوره ای بیشتر و مطلوب تری به آنان ارائه دادواین قشر آسیب پذیر را با ذکر علل و عوامل بزهکاری یاری نمود.
فایده و اهمیت تحقیق
1- دروه نوجوانی به دلیل تحولات بلوغ و ارزشها و بحران هویت ، مرحله است که در آن احتمال بروز رفتارهای بزهکارانه بمراتب بیشتر از سایر دوره های زندگی است و لزوم توجه هر چه بیشتر به بزهکاری های سنین نوجوانی از این جهت است که نوجوانان نیروی فوق العاده ای دارند که می تواند باعث ایجاد مشکلات جدی برای خود ، خانواده و اجتماع شوند.
نیز شخصیت موضوعی بحث برانگیز، جذاب، پیچیده و مهم می باشد که در دانش روان شناسی از اهمیت زیادی برخوردار است و همه روانشناسانی که امروزه در ابعاد گسترده دست به پژوهش می زنند و در نهایت می کوشند تا مقوله شخصیت را که قرنهاست توجه انسانهای کنجکاو را به خود معطوف داشته است ، پرده بردارند .
اهمیت و ضرورت اساسی این پژوهش در آن است که با اجرای این پژوهش و بر اساس آزمون خود پنداره بکاطلاعاتی را ارائه می دهد که بتوان تا حدود زیادی ویژگی های شخصیتی نوجوانان بزهکار و نوجوانان عادی را شناسایی و آنها را از این نظر با هم مقایسه کرد و در صورت تایید زمینه های پژوهش بتوان احتمال ارتکاب اعمال بزهکارانه را در افراد تا حدودی پیش بینی و اقدامات پیشگیری کننده لازم را اجرا کرد.
اهداف تحقیق
هدف از پژوهش حاضر، بررسی شخصیت نوجوانان بزهکار بوسیله آزمون خود پنداره بک است و اینکه از طریق مقایسه نتایج نوجوانان بزهکار با نوجوانان عادی از نظر توانایی ذهنیجذابیت فیزیکی و مسائل اخلاقی ، برون گرایی ، کفایت کاری و روابط اجتماعی است را شناسایی کنیم.
محقق در نظر دارد که وجوه تمایز بین این دو گروه را بر مبنای این پرسشنامه بدست آورد .
بیان مسئله
در زمینه بزهکاری نظریه های گوناگونی وجود دارد که هر کدام با جلوه های خاص در تلاش هستند تا علت بزهکار را منعکس کنند. چنانکه، دورکیم بزهکاری را یک پدیده اجتماعی می داند و نرم های معیوب را به عنوان علت بزهکاری محسوب می کند و یا لمبروزو بزهکاری را با عوامل زیستی مربوط دانسته و ادعا می کند که با شناسایی وضعیت ظاهری و خصوصیات ارگانیک خواهیم توانست افراد بزهکار را از غیر بزهکار متفاوت کنیم.
در زمینه روان شناختی نیز تحقیقات فراوانی برای تبیین بزهکاری صورت گرفته است. عده ای آن را ناشی از گرایش های اجتماع ستیزی می دانند و مرحل رشد شخصیت را از دیدگاه روانی جنسی تحت عنوان رویکرد روان کاوی بررسی می کنند.
برخی دیگر محیط و عوامل یادگیری را در این زمینه مؤثر می دانند و برخی دیگر همانند موری و شوارتز انگیزه ها و نیازها را به عنوان مهمترین عامل بروز بزهکاری در نظر می گیرند .
در این تحقیق می خواهیم دریابیم آیا بین خود پنداره افراد بزهکار و افراد عادی تفاوت موجود است یا نه و اینکه آیا نگرش آنها نسبت به خود متفاوت است یا نه ؟
موضوع تحقیق :
مقایسه خود پنداره نوجوانان بزهکار با نوجوانان غیر بزهکار
فرضیه تحقیق :
بین خود پنداره نوجوان بزهکار با غیر بزهکار تفاوت وجود دارد.
وضع کودک در یک خانواده و در خانواده های مختلف فرق می کند کودکی که تنها فرزند والدین است وضع خاصی دارد مسن ترین کودک، کوچک ترین کودک، کودکان متوسط و یا دختر یا پسر بودن کودک در طرز پرورش او و نحوه ارتباط و برخورد والدین و دیگران با او کاملاً موثر است. کودکی که تنها فرزند والدین است ممکن است در اثر علاقه شدید پدر و مادر و عدم آگاهی از مبانی رشد و تربیت مثتی از حد و در مراقبت قرار گیرد و همین امر سبب عقب افتادن رشد اجتماعی و عقلانی او شود و به استقلال او لطمه وارد کرده و در مورد بزرگترین کودک نیز ممکن است والدین نتوانند وظیفه خود را درست انجام دهند .
اغلب در این گونه موارد پدر و مادر در اثر عدم آشنایی به طرز پرورش کودک مرتکب خطا و اشتباه می شوند و این اشتباهات ممکن است در رشد شخصیت کودک موثر واقع شود و در آینده مشکلاتی برای او بوجود آورد.
نگرشها و الگوهای رفتاری که کودکان در جریان رشد خود فرا می گیرند شبیه نگرشها و الگوهای رفتاری که در والدین آنها دیده می شود. در مکتب روانکاوی همانند سازی به فرایند ناهشیار اطلاق می شود که فرد طی آن ویژگی های فرد دیگری را برای خود سرمشق قرار می دهد . کودکان خردسال با تقلید از نگرشها و ویژگی های رفتار والدینشان احساس می کنند که مقداری از قدرت و کفایت آنها را نیز بدست آورده اند. طی فرایند همانند سازی کودکان رفتارهای گوناگونی کسب می کنند که به رشد خویشتن پنداری و جوان و نقش گزینی جنسی کمک می کنند.
یکی از مسائل عمده که نوجوانان با آن مسئله دارند شکل گیری هویت فردی اوست نوجوانان در تلاشهای خود برای دستیابی به هویت شخصی می کوشند تا با ترکیب ارزشها و نظرات افرادی که نقش مهمی در زندگی آنها دارند (معلمان و یا والدین ،همسالان ) به تصویریکپارچه ای از خود برسند. در مواردی که این ارزشها ناهمخوان باشند نوجوان ممکن است دچار گم گشتگی نقش شود به این معنا که نقشهای اجتماعی متفاوتی را یکی پس از دیگری بیاموزند تا سرانجام به تصویری از هویت فردی خود دست یابند.
همراه بازیستن در شرایط اجتماعی نیاز به احساس ارزش به نحو سالم و متعادل آن در انسان بوجود می آید و برای نگهداری سلامت و تعادل روانی و حتی تکامل وجودی او بسیار ضروری است. معمولا اگر به این نیاز خللی وارد شود احساس حقارت و یا خود بزرگ بینی در فرد ایجاد می گردد بدین معنی که شخص یا بسیار خود کم بین و ناراحت از خود و متزلزل می شود یا بسیار خود بزرگ بین و خود مدار و خود نما خواهد شد.
در زمان طفولیت تجارب تا اندازه زیادی منحصر به روابط خانوادگی است اعضای خانواده در نظر کودک معمولاً مهمترین افراد می باشند بر اساس روابط با این افراد مهم که برجسته تریین آنها مادر است. طفل پایه های خود پنداری را استوار می نماید. هنگامی که کودک به وسیله تکلم قادر به برقراری ارتباط با دیگر افراد است خودپنداری به تدرییج صورت معینی است که خود خواهد گرفت . تصور در این موقع هنوز رسوخ نیافته و به آسانی قابل تغییر است. به تدریج که کودک رشد می کند نسبت به قضاوت دیگران درباره خود توجه بیشتری نموده خود پنداری او انعکاسی از ارزیابی های دیگران می شود. اگر این ارزیابی ها تحقیر کننده و ناپسند است کودک خود را به همان نظر می نگرد و خود را ناچیز و حقیر بی ارزش می پندارد و بالعکس در خانواده سالمی که برای شخصیت کودک امنیت قائل می شوند کودک خود را شخص با ارزش خواهد دانست و درنتیجه آدمی مثبت، خوشبین و مفید خواهد بود.
فهرست مطالب
گواهی
تقدیر و تشکر
تقدیم
فصل اول : طرح تحقیق
مقدمه
انگیزه تحقیق
فایده و اهمیت تحقیق
اهداف تحقیق
بیان مسئله
موضوع تحقیق
فرضیه تحقیق
تعریف عملیاتی تحقیق
فصل دوم : ادبیات (پیشینه تحقیق)
تاریخچه ای از روان شناسی نوجوانی
تعاریف نوجوانی
دنیای تازه افکار نوجوانی
بزهکاری
تعریف بزهکاری
طبقه بندی بزه
دیدگاه کلاسیک
نظریه یادگیری اجتماعی
نظریه ناکامی یا فرصتهای نابرابر
تفاوت بزهکاری و مجرم
عوامل خانوادگی
عوامل موجود در مدرسه
عدالت برای نوجوانان
نظریه آنزیک در مورد تأثیر شخصیت در بزهکاری
جمع بندی و نتیجه گیری
پیشینه تحقیق
پژوهشهای معاصر
راه های پیشگیری
نظریه فلاسفه یونان
عزت نفس
ابعاد عزت نفس
مفهوم خود
ابعاد خویشتن
عوامل موثر بر سطح خودپنداری
فصل سوم: روش اجرای تحقیق
تعریف جامعه آماری
نمونه آماری و شیوه نمونه گیری
نوع و روش تحقیق
ابزارهای اندازه گیری متغیرهای تحقیق
شیوه نمره گذاری گزینه ها
روش آماری تحقیق
فصل چهارم : بیان و تحلیل داده ها
تجزیه و تحلیل آماری
توصیف داده ها
نمودارها و جداول
تحلیل داده ها
فصل پنجم : خلاصه بحث و نتیجه گیری
محدودیت های تحقیق
پیشنهادات تحقیق
منابع
ضمائم
آزمون خودپنداره بک
شیوه نمره گذاری گزینه های تست بک
خرید و دانلود آنی فایل